بازگشت قدرتمند تام کروز و جورج کلونی به اوج بازیگری
تام کروز و جورج کلونی شاید از نظر سبک و انتخاب نقش تفاوتهایی داشته باشند، اما با پروژههای جدید ثابت کردند در دهه شصت زندگی هم میتوان ستاره ماند

به گزارش سینما شارپ، تام کروز و جورج کلونی شاید از نظر سبک و انتخاب نقش تفاوتهایی داشته باشند، اما در یک چیز مشترکاند: هر دو در دهه شصت زندگیشان نشان دادند که میتوان در برابر محدودیتهای سنی هالیوود ایستاد و سومین پرده حرفه بازیگری خود را با قدرت آغاز کرد. این دو بازیگر همچنین از ریسک کردن نمیترسند و از آن لذت میبرند.
نمایش زنده جورج کلونی روی صحنه برادوی با موفقیت بزرگی روبهرو شد. این موفقیت در پخش تلویزیونی آخر هفته در شبکه CNN نیز تکرار شد. نمایش Good Night, and Good Luck که به مدت یک ماه سالن را پر نگه داشت، بهعنوان یک تئاتر زنده تلویزیونی بازآفرینی شد. این موفقیت برای جورج کلونی یک چرخش خوشایند محسوب میشود؛ چرا که تنها یک سال پیش فیلم سرگرمکنندهاش با برد پیت (Wolfs) شکست خورد و بحثهایی درباره سیاستها و زندگی شخصیاش شنیده میشد.
از سوی دیگر، قسمت هشتم ماموریت غیرممکن به رهبری تام کروز، بار دیگر گیشه جهانی را احیا کرد و حتی به کتاب رکوردهای گینس نیز راه یافت (آیا آنها واقعاً پرش با چتر نجات در حال سوختن را ثبت میکنند؟). با این حال، سال گذشته بودجه این پروژه به دلیل اعتصابها، پاندمی و کمالگرایی افراطی تام کروز در بدلکاریها بهطور نگرانکنندهای به ۴۰۰ میلیون دلار نزدیک شد.
با این حال، طرفداران این دو بازیگر افسانهای حالا با واقعیتی مواجهاند: جورج کلونی و تام کروز بهوضوح نشان دادهاند که میتوانند بهرغم بالا رفتن سن، همچنان در هالیوود بدرخشند و «پایان بازی» خود را شخصاً طراحی کنند.
رسیدن به پرده سوم در هالیوود آسان نیست. در طول سالها، بسیاری از ما در بازیهای سینمایی نام فیلمهای ضعیف پایانی ستارگان مشهور را به یاد آوردهایم. آیا واقعاً باید همفری بوگارت با The Harder They Fall کارنامهاش را به پایان میرساند؟ یا مارلون براندو با Big Bug Man؟
من با بازیگران زیادی گفتوگوهای صادقانهای درباره بازنشستگی آنها داشتهام. پل نیومن زمانی به من گفت: «در یک مقطع میفهمی که دیگر نقش معشوق را نمیگیری؛ آن وقت شخصیت مهمتر از جذابیت میشود.» او در Road to Perdition معشوق نبود.
آیا جان وین نباید پیش از ایفای نقش یک بیمار سرطانی در The Shootist از بازیگری خداحافظی میکرد؟ چندی بعد، سرطان او را از پا درآورد. من پیشنهاد داده بودم True Grit پایان بهتری برای او میبود.
بر اساس برخی روایتها، ریتا هیورث زمانی که Wrath of God را در سال ۱۹۷۲ پذیرفت، میدانست که آلزایمر به سراغش آمده است. او در فیلم دیالوگ چندانی نداشت. جیمی استوارت هم زمانی گفته بود بازی را کنار گذاشته، اما در انیمیشن American Tail صداپیشگی کرد. دوستانش باید باور میکردند که تصمیمش قطعی است.
فیلم عجیب جان هیوستون با عنوان The Misfits (محصول ۱۹۶۱) نمونهای کلاسیک از خطرات پرده سوم بازیگران هالیوود به شمار میرود. خود هیوستون در زمان ساخت فیلم بیمار بود و با وجود مشکلات قلبی کلارک گیبل را از بازنشستگی بازگرداند. آرتور میلر، نمایشنامهنویس برجسته، فیلمنامه این اثر را برای همسرش مرلین مونرو نوشته بود که نقش یک استریپر سابق را بازی میکرد و عاشق گیبلِ گاوچران بازنشسته میشد.
روابط گیبل و مونرو در جریان فیلمبرداری پرتنش بود و این موضوع برای میلر مسئلهای نداشت، چون امیدوار بود مونرو پس از فیلم از هالیوود خداحافظی کند. برای تکمیل این تیم، مونتگومری کلیفت نیز به پروژه اضافه شد.
در نهایت، نه منتقدان و نه مخاطبان نتوانستند با The Misfits ارتباط برقرار کنند. فیلم شکست خورد و گیبل تنها یک هفته پس از پایان فیلمبرداری بر اثر حمله قلبی درگذشت. مونرو نیز کمتر از دو سال بعد بر اثر مصرف بیشازحد دارو جان سپرد. کلیفت نیز در سال ۱۹۶۶ با حمله قلبی درگذشت.
The Misfits در تاریخ سینما بهعنوان تراژیکترین پایان حرفه بازیگری برای سه ستاره ثبت شد. این ماجرا به بسیاری از بازیگران یادآوری کرد بیمهشان را تمدید کنند و از پروژههای پرتنش بپرهیزند.
در مقابل، جورج کلونی و تام کروز بهوضوح اعلام کردهاند که همچنان فعالاند. هر دو درگیر روابط پیچیده هنری و تجاری هستند و زندگی پرانرژی خود را ادامه میدهند. تام کروز اخیراً یک اکشن-کمدی به کارگردانی الخاندرو گونزالس ایناریتو (سازنده Birdman) به پایان رسانده است؛ فیلمی درباره یک ستاره شکستخورده هالیوود. همچنین، کارگردان ماموریت غیرممکن یعنی کریستوفر مککواری تأیید کرده دنبالهای «وحشیانه» در راه است.
جورج کلونی هم در حال آمادهسازی چند پروژه دیگر است اما اعلام کرده تمرکز اصلیاش اکنون روی فعالیتهای خیریه است. یکی از نزدیکانش میگوید: «جورج کلونی پس از عبور از سختیهای برادوی، میداند که خوششانسیاش ادامه دارد؛ اما هنوز آماده گفتن «شببهخیر» نیست.»