ایم یونا از تجربه ششماهه آشپزی برای نقش در Bon Appétit Your Majesty میگوید
ایم یونا با ایفای نقش سرآشپز فرانسوی در این سریال تاریخی رکورد جدیدی در ریتینگ تلویزیونی ثبت کرد و از تجربه متفاوت خود در آشپزی واقعی گفت.

به گزارش سینما شارپ، ایم یونا (Im Yoon-ah) در سریال آخر هفتهی شبکه tvN با عنوان Bon Appétit, Your Majesty (폭군의 셰프) به یکی از برجستهترین چهرههای تلویزیون کره تبدیل شده است. این سریال که قسمت پایانی آن در تاریخ ۲۸ سپتامبر پخش شد، با ریتینگ ۱۷.۱٪ به رکوردی تاریخی دست یافت. سریال با عدد ۴.۹٪ شروع کرد، اما در قسمت چهارم از ۱۰٪ عبور کرد و در نهایت به پربینندهترین سریال سال تبدیل شد. همچنین، دو هفته پیاپی در صدر فهرست جهانی Netflix در بخش سریالهای غیرانگلیسیزبان قرار گرفت.
یونا در مصاحبهای پیش از پایان پخش سریال گفت:
«من فیلمنامه را اوایل سال گذشته دریافت کردم و بیش از یک سال با شخصیت “یئون جییونگ” زندگی کردم. کمی ناراحتکننده است که سریال فقط ۱۲ قسمت داشت، اما از محبتی که مردم نشان دادند، واقعاً خوشحالم. هر بار که به Bon Appétit, Your Majesty فکر میکنم، احساساتم برانگیخته میشود. بعضی وقتها حتی اشک در چشمانم جمع میشود. بیش از شش ماه در دنیای آشپزی غرق شدم و تمام تمرکزم را روی این نقش گذاشتم. این تجربه برای من واقعاً خاص بود و از عشق بیپایان بینندگان کرهای و جهانی بسیار سپاسگزارم.»
داستان Bon Appétit, Your Majesty دربارهی یئون جییونگ، سرآشپز سهستارهی میشلن از پاریس است که پس از سانحهای هوایی و با دخالت یک کتاب مرموز، به دوران چوسان سفر میکند. او در آنجا به عنوان آشپز سلطنتی پادشاه لی هون مشغول میشود؛ پادشاهی که به ظرافت طعمها وسواس دارد و به بیرحمی شهرت یافته است. در طول داستان، جییونگ تلاش میکند تا با مهارتهای آشپزی خود، نهتنها زنده بماند بلکه پادشاه ظالم را به رهبری خردمندانه تبدیل کند.
یونا دربارهی آمادگی برای نقش گفت:
«حدود سه ماه پیش از فیلمبرداری، تمرینهای جدی آشپزی را شروع کردم. در آکادمی آشپزی، دورههای تخصصی آشپزی کرهای و مهارتهای کار با چاقو را گذراندم. زیر نظر سرآشپز شین جونگچول (Shin Jong-chul) تمرین کردم و در کنار او پاستا، غذاهای غربی و نحوهی چیدمان بشقاب را یاد گرفتم. ما حتی تمرینهای عملی داشتیم که در آن، من غذاهای سریال را واقعاً میپختم و در حضور تیم استایل غذا، کارگردان جانگ ته-یو و مدیر فیلمبرداری تمرین میکردم. هر مرحله از پخت غذا را یاد گرفتم تا بتوانم جزئیات واقعی را جلوی دوربین نمایش دهم. با محاسبهی همهی تمرینها و آموزشها، بیش از نیمسال کامل را صرف آشپزی کردم.»
سریال پر از غذاهای متنوعی مانند استیک سووید، پاستای دوِنجانگ (خمیر سویا)، بیبیمباب با کرهی گوجهفرنگی تند، گالیبیجیم بورگینیون، ماکارون، برنج برگ نیلوفر، سوپ ملاقاتی و اردک پکنی بود. به عنوان سرآشپز آیندهنگر، جییونگ با ترکیب دستورهای کرهای و روشهای غربی، هم شخصیتهای سریال و هم بینندگان را شگفتزده کرد.
یونا با خنده گفت:
«من همهی غذاهایی را که در سریال پختم، چشیدم! بیش از همه دربارهی استیک سووید کنجکاو بودم، چون در داستان با سرنوشت یک شخصیت گره داشت. اما خوشمزهترین غذا برای من پاستای دوِنجانگ بود. وقتی در نهایت یئونپوتانگ و اوماندو را امتحان کردم، واقعاً شگفتزده شدم. هر رقابت آشپزی برای من یک چالش واقعی بود تا مهارتهای جییونگ را نشان دهم.»
سریال در ابتدا با خروج بازیگر اصلی مرد، پارک سونگهون، با چالش روبهرو شد، اما ده روز پیش از شروع فیلمبرداری، لی چهمین (Lee Chae-min) جایگزین او شد. با وجود زمان کوتاه، او با بازی در نقش پادشاه سختگیر، عملکردی چشمگیر ارائه داد. ایم یونا دربارهی همبازی خود گفت:
«لی چهمین انرژی مثبت و پرنشاطی داشت و فضای صحنه را همیشه شاد نگه میداشت. با وجود ده سال اختلاف سنی، هیچ فاصلهای احساس نکردم. او با دقت و تمرکز کار میکرد و حس بلوغ بالایی داشت. برخی بینندگان میگفتند جییونگ احساساتش را دیر بروز داد، اما از نگاه او، بازگشت به آینده همیشه در ذهنش بود. نقطهی تحولش در قسمت دهم بود، جایی که گفت: “شاید لازم نباشد برگردم.” از آن لحظه تمام تلاشش را برای نجات لی هون گذاشت.»
یونا که از سال ۲۰۰۷ با گروه Girls’ Generation شناخته شد، اکنون ۱۹ سال سابقهی فعالیت در صنعت سرگرمی کره دارد. او در سال ۲۰۰۸ با نقش در سریال You Are My Destiny وارد بازیگری شد و سپس در فیلمهای موفقی مانند Confidential Assignment (۲۰۱۷) با ۷.۸ میلیون فروش و EXIT (۲۰۱۹) با ۹.۴ میلیون فروش نقشآفرینی کرد. او همچنین در درامهای محبوبی مانند Big Mouth و King the Land حضور داشت. با این حال، در Bon Appétit, Your Majesty، بار اصلی روایت بر دوش او بود.
او گفت:
«جییونگ راوی اصلی داستان است و همهچیز از او شروع میشود. من مسئولیت زیادی حس میکردم تا مخاطب با او ارتباط بگیرد. در این پروژه، باید روایت، احساسات و ارتباط با تمام شخصیتها را هدایت میکردم. این نخستین بار بود که با بازیگری جوانتر از خودم کار میکردم، و همین باعث شد بیشتر احساس مسئولیت کنم. همیشه به یاد بزرگترهایم میافتادم که در گذشته مرا راهنمایی میکردند. این کار نتیجهی همکاری تیمی بود. در نهایت، آرزویم همیشه این بوده که تماشاگر بعد از دیدن بازیام با رضایت بگوید: “بله، او واقعاً خوب بازی کرد.” فکر میکنم این بار به آن هدف نزدیک شدم و همین مرا خوشحال میکند.»