سریال IDOL I چهره تاریک زندگی آیدلها را افشا میکند
سریال IDOL I با بازی سوییونگ و کیم جهیونگ، پشت پرده خشونت، فشار و اتهام قتل در دنیای آیدلها را در قالب یک تریلر نفسگیر روایت میکند.

به گزارش سینما شارپ، پس از موفقیت عاشقانه شانس دوباره برای عشق (Second Shot at Love) و فانتزی پرطرفدار قاضی جهنمی (The Judge from Hell)، سوییونگ (Sooyoung) از گروه گرلز جنریشن و کیم جهیونگ (Kim Jae Yeong) با سریال تریلر دوشنبه-سهشنبه شبکه ENA با عنوان سریال IDOL I (IDOL I) به تلویزیون بازگشتهاند. این درام داستان یک آیدل متهم به قتل و تنها امید او، یعنی طرفدار و وکیلش، را دنبال میکند.
هشدار: این مطلب شامل اسپویل داستان است.
قسمت اول سریال IDOL I (IDOL I) با مونولوگی آغاز میشود. زنی با هدفون در گوش، در حالی که یک بالاد راک گوش میدهد، از خیالپردازیهای ساده اما وسواسگونهاش درباره برخورد اتفاقی با آیدل محبوبش صحبت میکند. این زن منگ سهنا (Maeng Se Na) با بازی سوییونگ (Sooyoung) است و مخاطب این خیالها دو را ایک (Do Ra Ik) با بازی کیم جهیونگ (Kim Jae Yeong) است.
منگ سهنا یک وکیل است که به انتخاب پروندههای جنجالی شهرت دارد. افکار عمومی او را فردی بیرحم میدانند که حتی از مجرمان دفاع میکند تا حساب بانکیاش را پرتر کند.
در یکی از صحنههای ابتدایی، منگ سهنا با لبخند از دادگاه خارج میشود. جمعیتی خشمگین بیرون دادگاه فریاد میزنند عدالت در کره مرده است و او را وکیلی بیاخلاق معرفی میکنند.

اما سریال IDOL I (IDOL I) خیلی زود این تصویر سطحی را به چالش میکشد. یکی از دوستان نزدیک منگ سهنا به او میگوید که باید زودتر اعلام میکرد شواهد بیگناهی موکلش را ثابت کردهاند. منگ سهنا آرام پاسخ میدهد که مردم فقط همان چیزی را میبینند که دوست دارند باور کنند.
این گفتوگو نشان میدهد که منگ سهنا برخلاف تصور عمومی، اصول اخلاقی دارد و از خلاهای قانونی برای نجات مجرمان استفاده نمیکند. او بهقدری از قضاوت دیگران آسیب دیده که دیگر برای نظرشان اهمیتی قائل نیست. تنها فرد نزدیک به او، همان دوستی است که در جمعآوری مدارک پروندهها کمکش میکند.

با این حال، منگ سهنا رازی بزرگ دارد. او یک طرفدار پر و پا قرص کیپاپ است. اتاقش پر از عکسهای آیدل محبوبش است، کارتهای عکس میخرد، موسیقی او را استریم میکند و سخت کار میکند تا از او حمایت مالی داشته باشد. آیدلی که منگ سهنا عاشقش است، کسی نیست جز دو را ایک.
اولین حضور دو را ایک، عضو باسابقه گروه گلد بویز (Gold Boys)، تصویری رویایی دارد. او با لباسهای گرانقیمت از خودرویی لوکس پیاده میشود و در میان فریاد هواداران قدم برمیدارد. اما این تصویر خیلی زود فرو میریزد. یک ساسانگ از میان جمعیت بیرون میپرد و باعث زمین خوردن او میشود.

این صحنه، واقعیتی تلخ را یادآوری میکند. چنین رفتارهایی بارها در دنیای واقعی برای آیدلها رخ داده است. دو را ایک بلافاصله پس از حادثه، خشمش را نشان میدهد. سریال IDOL I (IDOL I) او را نه بیادب، بلکه انسانی تحت فشار نمایش میدهد.
فرهنگ آیدلها بر حفظ چهرهای بینقص بنا شده است. آنها اجازه ندارند آزادانه رفتار کنند یا احساسات واقعیشان را نشان دهند. این فشار در صحنهای تکاندهنده آشکار میشود، جایی که دو را ایک مقابل مدیرعامل شرکتش فرو میریزد. مدیرعامل حاضر نمیشود علیه ساسانگهایی که به خانه آیدل نفوذ کردهاند شکایت کند.

دو را ایک با خشم میپرسد از دهسالگی فقط آنچه به او گفتهاند انجام داده و چه زمانی میتواند بگوید که درد دارد و آزار دیده است. این دیالوگها بهشدت واقعی و دردناک به نظر میرسند.

در قسمت دوم، خیال منگ سهنا برای نشستن کنار دو را ایک به شکلی کابوسوار محقق میشود. آنها نه در رستوران، بلکه در اتاق ملاقات یک کلانتری روبهروی هم مینشینند. یکی از اعضای گروه گلد بویز به قتل رسیده و دو را ایک مظنون اصلی پرونده است.

در هسته خود، سریال IDOL I (IDOL I) یک تریلر معمایی درباره قتل است. منگ سهنا باید بیگناهی دو را ایک را ثابت کند. در کنار آن، رابطه آیدل و طرفدار، به رابطه وکیل و موکل تبدیل میشود. مخاطبان بیش از هر چیز منتظرند ببینند سریال چگونه غیرانسانیبودن زندگی آیدلها را نشان میدهد و این رابطه پیچیده را بدون عبور از مرزهای اخلاق حرفهای روایت میکند.



