نمایش «نویسنده مرده است» در تماشاخانه ایرانشهر
بهنام شرفی که این روزها نمایش «نویسنده مرده است» را روی صحنه میبرد، میگوید که عاشق کارکتر مرد این نمایش بوده و حسادت میکرده، اگر بازیگر دیگری این نقش را بازی کند!
نمایش «نویسنده مرده است» نوشته آرش عباسی و کار بهنام شرفی این روزها در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است.
شرفی علاوه بر کارگردانی، ایفاگر نقش کارکتر مرد این نمایش نیز هست و در کنار یکتا ناصر بازی میکند.
او از ویژگیهای این اثر نمایشی گفت و تاکید کرد که بازیگری موفق است که کارگردان درونش را فعال کند.
شرفی که بعد از چند همکاری با آرش عباسی به جهان نمایشنامههای این نویسنده آشنایی دارد، درباره انتخاب این متن توضیح داد: تقریبا تئاتر را با عباسی شروع کردم؛ ابتدای دهه ۸۰ و در ملایر. بنابراین با جهان نمایش و درام او بسیار عجین بودهام. اساسا در تمام سالهایی که کار کردهام، کوشیدهام خود را به یک سبک خاص محدود نکنم و در تمام سبکها کار کردهام؛ سورئال، رئال، کودک، خیابانی، کمدی، تراژیک و … اما سلیقه خودم بیشتر به این سمت است.
او ادامه داد: با وجود تحصیل در تئاتر و شاگردی استاد سمندریان، اما از پشت صحنه تئاتر شروع کردم. پشت صحنه کارهای آرش هم بودهام واین گونه است که از همان زمان نگارش نمایشنامه «نویسنده مرده است» در گروه او بودم و همیشه این متن برایم جذابیتهای خاص خود را داشت. هرچند آرش دو بار این نمایشنامه را اجرا کرد ولی همچنان میاندیشیدم این متن لایههای دیگری دارد که میتوان فارغ از این دو اجرا، به شکل دیگری آن را روی صحنه آورد.
شرفی که در این سالها بیشتر در بازیگری فعال بوده، یادآوری کرد: دغدغه کارگردانی هم نداشتم و تمام تمرکزم را بر بازیگری گذاشته بودم اما امسال، وقتی شرایط اجرا در یکی از بهترین سالنهای تئاتر تهران که خاطرات زیادی از آن دارم، برایم فراهم شد، این موضوع خیلی اغواگرانه به نظر میآمد و تصمیم گرفتم حال که شرایط فراهم شده، متنی را انتخاب کنم که همیشه برایم جذابیت داشته است.
او در پاسخ به این پرسش که کارگردانی در برابر بازیگری چقدر برایش اولویت دارد، گفت: دو جهان کاملا متفاوت است و در عین حال در هم گره خوردهاند. واقعا به این نتیجه رسیدهام بازیگری میتواند موفق شود که کارگردان درونش روشن شود و مدام او را رصد کند. با این وصف بعد از ۱۷ سال که دوباره شروع به کارگردانی کردم، تمام کارهای قبلی را که بازی کردهام، در ذهنم مرور میکنم.
شرفی با اشاره به سختیهای اجرای نمایش کم پرسوناژ توضیح داد: در آغاز فکر میکردم اجرای یک کار دو نفره، کار سادهای خواهد بود بخصوص که کاری، بازی محور است ولی بعد دیدم به مراتب سختتر است چون دست و بال کارگردان به شدت بسته میشود زیرا فقط دو نفر روی صحنه هستند که از قضا یکی از آنان خودم هستم و باید کاری کنیم که تماشاگر در طول اجرا، خسته نشود و کارگردانی کار هم بیرون نزند.
او درباره دیگر دشواری اجرای این نمایش چنین گفت: زمانی که سراغ متنی میروی که قبلا دو بار اجرا شده آن هم با بازی و کارگردانی بچههای خوب، همه در مقام مقایسه کار را میبینند و این به شدت کار مرا سختتر میکرد. بنابراین سعی کردم در تمام وجوه کار به سمتی بروم که هیچ نشانی از اجرای قبلی نداشته باشیم و امضای خودم پای کار باشد که خوشبختانه ظاهرا موفق بودهام.
شرفی که علاوه بر کارگردانی، نقش مرد نمایش را بازی میکند، درباره چالش همزمان بازیگری و کارگردانی نیز توضیح داد: همیشه به دوستانم پیشنهاد میدادم که چنین نکنند و با یک دست چند هندوانه برندارند ولی از سوی دیگر همواره دنبال چالش و کار سخت هم بودهام. یکی از جذابیتهای کار این بود که هم کارگردان باشم و هم بازیگر و دیگر اینکه من عاشق این متن و این نقش هستم. راستش اگر این نقش را به بازیگر دیگری میدادم، از دیدن بازی او دچار حسادت میشدم. اینجا بهنام احساسی به بهنام واقعبین فائق آمد.
او با تاکید بر جذابیتهای این نمایشنامه برای بازیگران افزود: اساسا در این متن همه چیز هست؛ تراژدی، کمدی، قصه عاشقانه و …. یکی از متفاوتترین متون سالهای اخیر ادبیات نمایشی ایران است که در آن آرش عباسی از قصهگویی دور شده و متنی به شدت فنی است و بازیگر و کارگردان در آن خیلی تعیینکننده هستند. به همین دلیل خیلی نیاز داشتم بازیگری بازی کند که خصوصیات مرا داشته باشد.
شرفی، بازی یکتا ناصر را در این نمایش موهبت بزرگی خواند و یادآوری کرد: سالها پیش با یکتا ناصر در نمایش «ترور» کار حمیدرضا نعیمی بازی کرده بودیم و در آن کار، عشق و تمرکزش را روی صحنه دیدم. او جزو بازیگرانی است که هم تکنیک را در کارش وارد میکند و هم بازی احساسی را. به همین دلیل در عین اینکه برای هر ثانیه کار تکنیک دارد، از نظر احساسی، در هر اجرا متفاوت است . البته که بازی در این نمایش بسیار نفسگیر است و بعد از اجرا احساس میکنیم یک قطار از روی ما رد شده اما خوشبختانه علاوه بر اجرا، از تماشاگران هم انرژی بسیار بالایی دریافت میکنیم.
بهنام شرفی که خود را هنرمندی کمالگرا میداند، ادامه داد: بنای من این است که یا کارگردانی نکنم یا با بهترینها همکاری کنم و خوشبختانه این اتفاق در این اجرا رخ داد و از همکاری با تک تک اعضای گروه بسیار خوشحالم، حتی اگر قرار باشد، منفعت مالی نداشته باشم. بعد از این نمایش بنا دارم زین پس بیشتر در نمایشهایی بازی کنم که خودم کارگردانی میکنم.
او با ابراز خوشنودی از استقبال تماشاگران از این نمایش ادامه داد: با وجود تبلیغات محدود، استقبال خیلی خوبی از کار شد چون اعتقاد ندارم که کمی صبر کنیم تا اجرا جا بیفتد و بعد دوستانمان را دعوت کنیم. به همین دلیل در روزهای پایانی پیش از اجرا، روزی دو بار تمرین کامل داشتیم تا کار کاملا آماده شود و سعی کردیم از همان روز اول، تماشاگران و دوستانمان را دعوت کنیم. همین سبب شد تا خود تماشاگران مبلغ کار شوند.
نمایش «نویسنده مرده است» تا ۲۰ مرداد هر شب راس ساعت ۱۹ و پانزده دقیقه در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود. مدت زمان این اجرا ۷۰ دقیقه است.